دشمن خبیث، کانون اصلی قدرت ایران قوی را نشانه گرفته است

در جریان این حرکت شنیع، توقع این بود و هست که صدای اعتراض بزرگان اعتقادی و ملی می‌بایست زودتر از دیگر صداها شنیده می شد که البته همچنان هم در شرایط انتظار! به سر می‌بریم.

سرویس استان‌های شانا - در پی اهانت نشریه شارلی ابدو به مقام مرجعیت دینی و هتاکی نسبت به رهبر معظم انقلاب، کمیته رسانه شورای ائتلاف استان مازندران بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:

 این روزها در فضای رسانه ای و مجازی ایران، نام فرانسه زیاد شنیده می شود. نامی که برای ایرانیان معانی مختلفی را بدنبال دارد. معانی که هر کدام در جای خود، محل تامل فراوان هست.

"نوفل لوشاتو" برجسته ترین خاطره ایرانیان از فرانسه و فرانسویان است. به بیان دقیق، در میان انبوه خاطرات ایرانیان از فرانسه و فرانسویان، تنها خاطره و نام " نوفل لوشاتو" برای سرزمین و ساکنان ایران، خاطره ای دلچسب و دلنشین محسوب می شود. "نوفل لوشاتو" در چند صباحی توفیق داشت از بزرگ مرد ایرانی که به لطف خدای متعال مسیر تاریخ را تغییر داد میزبانی کند و این میزبانی، همچنان در نزد ایرانیان ارجمند و ارزشمند هست چنانچه که بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از آن میزبانی، در ایران با احترام و اکرام زیاد از آن یاد می شود.

متاسفانه فرانسه و فرانسویان اجازه ندادند خاطره شیرین ملت ایران از آنها که در کلمه"نوفل لوشاتو " مستتر بود، در اذهان ایرانیان بماند. فرانسه و فرانسویان در برخی از مقاطع بویژه در سنوات اخیر کاری با ایرانیان کردند که امروزه نام فرانسه و فرانسویان، نه یادآور "نوفل لوشاتو" شیرین بلکه مترادف با خیانت و خباثت شده است. بوی تلخ و تند خیانت و خباثت فرانسه و فرانسویان نسبت به ایرانیان، سالهای سال هست که به مشام می رسد. از تبدیل شدن آن سرزمین به مامن قاتلان ۱۷ هزار ایرانی گرفته تا گستاخی امروزشان  نسبت به مقام منیع و رفیع "ولایت و مرجعیت "، همه و همه از این حکایت دارد که آنان شمشیر شکسته! خود را از رو بسته اند.

حقیقتا" بسیار خوش خیالیست که حرکت شنیع مجله بی پدر و مادر "شارلی ابدو" تنها در قاب و قالب یک حرکت رسانه ای، نشریه ای فکاهی دیده شود. قطعا چنین نگاهی را باید سطحی ترین و ساده انگارانه ترین برداشت از یک واقعه تلخ حساب شده و طراحی شده، تلقی نمود. آنها به خیال باطل خود می خواستند انتقام شکست سنگین شان در جنگ ترکیبی اخیر را بگیرند. هیات حاکمه خبیت فرانسه اکنون ثابت کرد که آنها پست تر از آن چیزی هستند که در ذهن ایرانیان از پستی ها آنها حک شده است.

خوب، حال با این جماعت چه باید کرد؟ جماعتی که در پشت چهره های اطو کشیده ، می توان اوج رذالت و خباثت را دید. فارغ از وظایف قطعی که دستگاه دیپلماسی و نیز دستگاه فرهنگی کشور در این زمینه دارند، تجربه حیات طیبه انقلاب اسلامی به ما می گوید که راه برخورد با این جماعت و جماعت هایی چون ایشان، تنها و تنها در خط سرخ شهادت هست و بس. خطی که تعبد به خدای متعال، تقید به اصل مترقی ولایت فقیه، تعهد به ملت امام حسینی، تکیه به توان داخلی، تقویت عزت ملی، توسعه مقاومت بین المللی و... از جمله شاخص های این خط به شمار می آیند. این خط، هر چه پررنگ تر شود دشمن هم زخم کاری بیشتری خواهد خورد و هم بشدت به عقب رانده خواهد شد.

اگرچه در اینجا باید به این نکته مهم توجه کرد که در جریان این حرکت شنیع، توقع این بود و هست که صدای اعتراض بزرگان اعتقادی و ملی می بایست زودتر از دیگر صداها شنیده می شد که البته همچنان هم در شرایط انتظار! به سر می بریم. براستی وقتی دشمن خبیث، کانون اصلی قدرت ایران قوی را نشانه گرفته آیا می توان تعلل خواص اعتقادی و ملی که می بایست جلوتر از دیگران موضع می گرفتند را توجیه کرد؟! دشمن که با جنگ ترکیبی سنگین خود به سد محکم امت ولایتمدار خورده و از همه ایام ناکام تر گشته، اکنون به شنیع گویی روی آورده است. در اینجا همگان بویژه بزرگان بیش از همه وظیفه دارند پس باید در لحظه تصمیم گرفت و به وقت اقدام کرد تا در جرگه "توابین" ۶۱ هجری قرار نگرفت. توابینی که بدن خونین ۴ هزار نفری آنها، حتی به اندازه یک نقطه هم اثر وضعی در تاریخ، هرگز نداشته است.

کد خبر 207

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha